اینجوری ازدواج کنید…(واقعی)
پای سفره غذا بودیم یک دفعه با اولین قاشق یه موی بلند اومد بالا…
خیلی خجالت کشیدم.
بهم نگاه کرد گفت ببین جز من و تو کسی تو این خونه نیست بلندی مو هم نشون میده موی شماست نه من!
و چون یقین دارم موی شما ست، حالم به هم نمیخوره…
ولی لطفاً هفتهای یک بار بیشتر دمپخت مو درست نکن! نمیخوام رژیمم به هم بخوره…
یادمه کلی خندیدیم و یکی از شادترین ناهارهای ما شد.
البته بار آخر هم نبود، در این چند سال از دستم در میرفت و دو سه بار دیگه هم مو تو غذام پیدا شد.
تو این چند سال هم دو بار غذام سوخت و چند باری هم شفته شد.
یادمه هر بار میگفت عیبی نداره این همه غذای خوب جلوی من گذاشتی حالا یه بارم اینجوری بشه چه اشکالی داره!
یه روز خونه خیلی به هم ریخته بود بهش گفتم ببخشید چند روزه حالم خوب نیست…
گفت بابا این همه خونه رو تو مرتب کردی حالا یه بار هم من مرتب کنم مگه چی میشه!
یه روز نشستم به حرفاش فکر کردم راست میگفت، دو سه بار مو تو غذا بوده دو سه بار غذا خراب شده و یکی دو مرتبه خونه نامرتب بوده….
پس چرا من انقدر هر بار شرمنده بودم؟!
تنها دلیلش فقط اخلاق همسرم بود همسرم به شدت خوش اخلاقه به حدی که من هیچ وقت به این موضوع فکر نکردم که حالا بابا مگه چند بار غذات خراب شده…
هر بارش کلی خجالت کشیدم.
من هر بار بیشتر شیفته اخلاقش میشدم و بیشتر دقت میکردم تا همه چی در بهترین حالت باشه و ایراد کمتری پیش بیاد!
به نظرم تو بد اخلاقی مسابقه ندید، یعنی اگه همسرتون هم بد اخلاقه آینهاش نباشید با اخلاق خوب او رو شیفته خودتون کنید!اینجوری ازدواج کنید…
پای سفره غذا بودیم یک دفعه با اولین قاشق یه موی بلند اومد بالا…
خیلی خجالت کشیدم.
بهم نگاه کرد گفت ببین جز من و تو کسی تو این خونه نیست بلندی مو هم نشون میده موی شماست نه من!
و چون یقین دارم موی شما ست، حالم به هم نمیخوره…
ولی لطفاً هفتهای یک بار بیشتر دمپخت مو درست نکن! نمیخوام رژیمم به هم بخوره…
یادمه کلی خندیدیم و یکی از شادترین ناهارهای ما شد.
البته بار آخر هم نبود، در این چند سال از دستم در میرفت و دو سه بار دیگه هم مو تو غذام پیدا شد.
تو این چند سال هم دو بار غذام سوخت و چند باری هم شفته شد.
یادمه هر بار میگفت عیبی نداره این همه غذای خوب جلوی من گذاشتی حالا یه بارم اینجوری بشه چه اشکالی داره!
یه روز خونه خیلی به هم ریخته بود بهش گفتم ببخشید چند روزه حالم خوب نیست…
گفت بابا این همه خونه رو تو مرتب کردی حالا یه بار هم من مرتب کنم مگه چی میشه!
یه روز نشستم به حرفاش فکر کردم راست میگفت، دو سه بار مو تو غذا بوده دو سه بار غذا خراب شده و یکی دو مرتبه خونه نامرتب بوده….
پس چرا من انقدر هر بار شرمنده بودم؟!
تنها دلیلش فقط اخلاق همسرم بود همسرم به شدت خوش اخلاقه به حدی که من هیچ وقت به این موضوع فکر نکردم که حالا بابا مگه چند بار غذات خراب شده…
هر بارش کلی خجالت کشیدم.
من هر بار بیشتر شیفته اخلاقش میشدم و بیشتر دقت میکردم تا همه چی در بهترین حالت باشه و ایراد کمتری پیش بیاد!
به نظرم تو بد اخلاقی مسابقه ندید، یعنی اگه همسرتون هم بد اخلاقه آینهاش نباشید با اخلاق خوب او رو شیفته خودتون کنید!
از دستش ندید.
دیدگاهتان را بنویسید