اشتباهات ما باعث دروغگو شدن فرزندمان می شود! داستان واقعی
مادری می گفت با دست خودم داشتم بچه ام رو نابود می کردم تصمیم گرفتم تغییر رویه بدم.
می گفت بچهام اول دبستان بود و خیلی دوست داشت از فلافلی کنار مدرسه شون غذا بخوره، ولی من به خاطر بهداشتی نبودن و ترس از مسموم شدن اجازه نمی دادم تا یه روز خیلی گریه کرد، که مامان بهم اجازه بده منم بهش گفتم باشه زنگ آخر مدرسه برو یه دونه بگیر و بخور خیلی خوشحال شد.
منم اومدم خونه یه فلافل درست کردم و بردم به آقای فروشنده دادم و با کلی معذرت خواهی بهش گفتم من خیلی حساسم لطفاً ناراحت نشید. اگه پسرم اومد این ساندویچ رو بهش بدید و پولشم برا خودتون…
وایسادم کنار پسرم از دور داشت میومد بهش گفتم آقا همین که داره میاد پسر منه برم بیرون تا منو نبینه؛ یک دفعه گفت خانوم این پسر که تا حالا چند بار اومده و از من فلافل گرفته و گفته ببخشید چیزی همراهم نیست و ندارم منم به خاطر اینکه گرسنه نمونه و ناراحت نشه جلوی بچه های دیگه که دارن می خورن همینجوری بهش دادم خورده و رفته.!
باورم نمیشد با سخت گیری من بچه ام داشت دروغگو میشد و به این رویه عادت می کرد. خیلی ترسیدم و از همون روز تصمیم گرفتم سخت گیریم رو کم کنم و حساس بودنم رو بذارم کنار.
والدین عزیز خیلی مراقب باشید خیلی؛
تربیت سختگیرانه بچه رو مودب نمی کنه نابود می کنه.
دیدگاهتان را بنویسید