بعضی جملات به ظاهر ساده روان بچه را نابود می کند.
جملات به ظاهر ساده که روان بچه رو نابود می کنه چیه؟ بزار چند تاش رو بگم!
۱. بچه تو مهمونی آتیش سوزونده، مادر عصبانی از مهمونی که میاد بیرون رو به بچه میگه بزار برسیم خونه حسابت رو می رسم.
این چه جمله مخربی است! خونه برای بچه باید امنترین جای دنیا باشه.
۲. بچه تو خونه اذیت یا کار اشتباهی انجام میده مامان میگه، بزار امشب بابات بیاد میگم تکلیفت رو روشن کنه!
چرا بابا رو از همون بچگی تو ذهنش میکنید مسئول تنبیه و مجازات تا دیگه نتونه باهاش رابطه عاطفی بگیره.
۳. یا مثلاً تکلیفش رو تو خونه درست انجام نداده یا حرف بدی زده بهش میگه، بزار فردا بیام مدرسه، آبروت رو ببرم و به معلمت بگم چه حرف بدی زدی!
آفرین بهترین شیوه ایجاد نفرت از مدرسه همینه.!
۴. موقع عصبانیت به بچه بگی تو لیاقت نداری مثل آدم باهات رفتار بشه انگار تا کتک نخوری آدم نمیشی….
تبریک بهت میگم، اینجوری بچه احساس می کنه بیارزشتر از خودش وجود نداره!
۵. جلوی دوستاش یا توی مهمونی خصوصاً جلوی کسایی که باهاشون رقابت داره، نقطه ضعف یا سوتی فرزندت رو بگی تا همه بخندند.
۶. یا مثلاً در مقام درد دل بگی من چند تا بچه بزرگ کردم زجری که برای این کشیدم برای هیچ کدوم نکشیدم.
۷. یا داری تو خونه راه میری و اعصابت خورده مدام با صدای بلند با خودت زمزمه کنی، چه حماقتی کردم ازدواج کردم، چه خریتی کردم بچهدار شدم، خدایا منو بکش از این زندگی راحتم کن…
۸. یا مدام بهش بگی تو خیلی دست و پا چلفتی هستی، تمیز نیستی، شلخته هستی، مرتب نیستی و اصلاً از نظم چیزی حالیت نیست.
۹. یا تو اوج عصبانیت بچه رو نفرین کنی یا بگی خدایا غلط کردم گفتم بچه میخوام، من این بچه رو نمیخوام.
والدین راحت این جملات را به زبان میارن و بعدش میگن عصبانی شدم، نهایتش خیلی باکلاسی کنند بچه رو بغل کرده و می بوسن و میگن ببخشید مامان دست خودم نبود و یه لحظه به هم ریختم و الکی گفتم.
ولی روی بچه و ذهن و ضمیر ناخودآگاهش حتماً تاثیر گذاشته متاسفانه.
راهش چیه قبل از به زبان آوردن کلمات دقت کنید حالا اگه انجام دادید چی؟
خوب راهکار بگیرید و درمان کنید نه اینکه رها کنید و بیخیالش بشید.
دیدگاهتان را بنویسید