درد دل با بچه ها ممنوع!!!
این داستان واقعی رو تا آخر بخونید. خواهش می کنم بیشتر رعایت کنید. دوستی میگفت؛ کلاس سوم دبستان که بودم یکی از همکلاسی هایم که اتفاقاً وضع مالی خوبی نداشت تصادف کرد، با مادرم به عیادتش رفتیم.
وقتی مادر دوستم به سمت آشپزخانه رفت تا چای بیاره؛ مادرم رو به دوستم کرد و گفت؛ دخترم از این به بعد موقع رد شدن از خیابون خیلی مواظب باش. دوستم یک دفعه بغضش ترکید و گفت خاله من عمداً خودم رو جلوی ماشین انداختم، تا با پول دیه ش بتونم مشکل مامان و بابام رو حل کنم. والدین گرامی فرزندان اصلاً گوش خوبی برای شنیدن درد و دل شما نیستند، ناخواسته به فرزندان ظلم نکنید.!!
دیدگاهتان را بنویسید